بایه بایه

موسیقی اهل دل ، تنبور

بایه بایه

موسیقی اهل دل ، تنبور

کیخسرو پورناظری در گفتگو با مهر: "موسیقی عرفانی" وجود خارجی ندار

کیخسرو پورناظری با "صدای سخن عشق" شهرام ناظری که سال 1358منتشر شد الگوی بسیاری از فعالان این حوزه شد و از آن پس برخی از موسیقی های مشابه آن اثر به عنوان موسیقی عرفانی یاد کردند، حال آنکه پورناظری از اساس "موسیقی عرفانی" را قبول ندارد.

خبرگزاری مهر - گروه موسیقی: تعریف شما به عنوان یک موسیقیدان سنتی درباره اصطلاح موسیقی عرفانی چیست؟

- کیخسرو پور ناظری : موسیقی ایران به ویژه موسیقی سنتی با پشتوانه های قوی  اندیشه مدارانه ، با روان هستی و ذات خلقت همراه است به همین دلیل هرنوع  موسیقی که از لحاظ اندیشه دارای تفکری سالم و فرهنگ ساز باشد و فی نفسه معنای عمیقی را به مخاطب منتقل کند "عرفان" در موسیقی نامیده می شود و لی به طور کلی گونه ای خاص به نام موسیقی عرفانی نداریم و فکر می کنم این نوع نام گذاری روی گروه های موسیقی که موسیقی اصیل ایرانی را با معنایی عمیق می نوازند هم درست نیست و من به عنوان سرپرست گروه موسیقی شمس این اسم گذاری را به هیچ عنوان دوست ندارم اما مجبورم که به تصور غلط مخاطب این عنوان را بپذیریم .

- پس عرفان در موسیقی چگونه معنا پیدا می کند؟

- موسیقی انواع و ابعاد مختلفی دارد که اگر این ابعاد را از هم تفکیک کنیم مسئله ساده تر می شود به عنوان مثال یک نوع موسیقی وجود دارد به نام موسیقی کار و کشاورزی که افراد به شکل انفرادی و یا جمعی هنگام کشت و کار می خوانند نوعی دیگر از موسیقی را می توان بزمی یا رزمی نامید و گونه ای دیگر از موسیقی درون گرایانه وجود دارد که فرد را به تفکر و آرامش وا می دارد و انسان را به خود درونش نزدیک می کند و همین حس را انتقال می دهد در نتیجه حس خوشایندی از شنیدن موسیقی به مخاطب ارائه می شود و در این لحظه است که عرفان معنا پیدا می کند - البته بخش بزرگی از ایجاد حس مثبت و عرفانی در مخاطب به رفتار و منش هنرمند و همسو بودن با اعضای گروه برمی گردد- اما به طور کلی گونه ای خاص به نام "موسیقی عرفانی "در موسیقی اصیل ایرانی وجود ندارد.

- بسیاری دیده شده که برخی از گروه های موسیقی به صرف چیدن سازهای موسیقی سنتی مانند دف ، تنبور و تار کنار هم و همچنین استفاده از اشعار عرفانی مولانا و حافظ یک اثر را عرفانی می نامند به نظر شما استفاده از ساز تا چه اندازه تعیین کننده است که یک موسیقی را عرفانی بنامیم؟ 

- در ابتدا باید این نکته را متذکر شوم که خاصیت فرهنگ موسیقایی ما ایرانیان از دوران های گذشته تا به امروز استفاده از سازهای کوبه ای و کششی بوده است که به نوعی نیاز و ذائقه هنری ما را مطرح می کند و زمانی که این نیاز پیش می آید عده ای برای برطرف کردن آن در حالیکه اطلاعات لازم از کارکرد ساز و همچنین سواد کافی درموسیقی ندارند دست به ساز می برند و کاری را به عنوان موسیقی سنتی روانه بازار می کنند که وجود این مسئله اصل موضوع را زیر سئوال می برد ضمن اینکه این خود هنرمند است که با حال و هوای دورونی خود ارتباط عارفانه ای با ساز خود برقرار می کند و در نتیجه آن را به شنونده منتقل می کنند.

- استفاده از عنوان "موسیقی عرفانی" بر طرح آلبوم ها این تصور را ایجاد کرده که وزارت ارشاد مجوز انتشار را آسان تر در اختیار قرار می دهد و به طبع مخاطب ازآن استقبال بهتری می کند این نوع نگاه به موسیقی را چطور ارزیابی می کنید ؟

- وزارت ارشاد نسبت به گذشته به انواع و اقسام مختلف موسیقی در صورتی که شعر آن مشکلی نداشته باشد راحت تر مجوز می دهد به خوبی به یاد دارم زمانی که در  سال 1362 آلبوم "صدای سخن عشق " با صدای شهرام ناظری را منتشر کردیم به صدای دف  ایراد گرفتندو این در حالی است که این ساز در مراسم آیینی به دلیل تاثیرگذار بودنش مورد استفاده قرار می گرفت ولی  خوب در آن دوران ایراد می گرفتند اما در شرایط فعلی چنین نیست و به آسانی مجوز این کارها را می دهند اما با تمام این اوصاف به نظرمن داشتن چنین تصوری که تنها به صرف استفاده از این سازها می توان به کمال مطلوب در موسیقی دست یابند اشتباه است.    

اما در کل به اعتقاد من همه نوع موسیقی باید وجود داشته باشد چراکه این مخاطب است که براساس سلیقه فکری خود اختیار انتخاب دارد و باید موسیقی خوب که با ذائقه مردم هماهنگ است تولید شود تا آن موسیقی خوب را جایگزین موسیقی کلیشه شده از این دست کرد چراکه به گمانم خاطره های انسان همواره با موسیقی خوب تثبیت می شود و همین مسئله به سلامت روح جامعه کمک می کند.  

- کنسرت گروه موسیقی شمس سال گذشته با ساختاری تلفیقی همراه با گروه موسیقی فیلارمونیک برگزار شد که شیوه به کارگیری چنین ساختاری با انتقاداتی همراه بود نظرتان درباره چنین انتقادهایی چیست؟

- نمی خواهم جواب این انتقادها را بدهم چون معتقدم که سکوت بهترین جواب گروه موسیقی شمس است ضمن اینکه معتقدم تمام این انتقادها از اساس جهت دار بوده است ولی به هر حال اجرای کنسرت گروه شمس با ارکستر فیلارمونیک اوکراین تجربه ای تازه و البته بسیار سنگین در کارنامه کاری گروه بود ولی به هر حال راه کسب تجربه های مفید را بر اندیشه ام نمی بندم.

- آیا تلفیق سازهایی مثل پیانو ، ویلون را با سازهای موسیقی سنتی و کوبه ای ایرانی تجربه خوبی بود؟

- به هرحال پیانو ، ویلون و در کل سازهای کششی سازهایی جهانی هستند و در موسیقی ما دیر زمانی است که تجربه گردیده  افراد برجسته ای در موسیقی ایران بودند که سازهایی از این دست می زدند به عنوان مثال مرتضی محجوبی که به نظرمن یکی از جاودانه های موسیقی ایران است پیانو می زد و یا ساز اصلی استاد صبا ویلون بود که زیباترین الحان موسیقی را به یادگار گذاشت و با همین ساز در ارکستر گلها ویلون می زد.

ضمن اینکه برخی از سازهای غربی ریشه در سازهای ایرانی دارد به عنوان مثال ویلون از روی کمانچه ساخته شده به این معنی که به دلیل رطوبت آب و هوایی که در اروپا وجود دارد سازهای پوستی در آن ناحیه جواب نمی داده و به اجبار حالت ثابت تری به خود می گیرد و به همین دلیل از چوب روی صفحه استفاده کردند تا اینکه به صورت امروزی ویلون شکل گرفت بنابراین با یک نگاه درست به خوبی می توان دریافت که این سازها هستند که مرزهای جغرافیایی را در نوردیدند و با هم آمیختند و یا دف که برای اولین بار با کامکارها معرفی شد و بعدها مورد استفاده دیگر گروه ها قرارگرفت . تنبور هم همین طور، این ساز در مراسم آئینی کرمانشاه استفاده می شد که کم کم با شناخت قابلیت های تنبورجنبه عمومی پیدا کرد و در نهایت باید بگویم که تجربه اول همیشه حرف آخر را نمی زند و قطعا در تجربه اول نواقصی هم وجود دارد ولی مطمئنم که در آینده موفق تر خواهد بود.

- در تازه ترین کنسرتی که مردادماه برگزار می شود فرشاد جمالی به عنوان خواننده با شما همکاری می کند که لحن و بیان این خواننده شبیه شهرام ناظری است و اینجور احساس می شود که این خواننده از فرم و نحوه خواندن او تقلید می کند ؛ چرا این بار جمالی را به عنوان خواننده انتخاب کردید ؟ و دیگر آنکه چرا خواننده ثابت ندارید؟

- صدای فرشاد جمالی شبیه صدای آقای ناظری است نه تقلید از این خواننده ضمن اینکه ذائقه هنری خانواده ما همین شکل است و اغلب کارها کیفیت شان شبیه به هم از آب در می آید و این شباهت به معنای تقیلد نیست چراکه معتقدم تقلید هنر نیست. درباره استفاده از خواننده ثابت باید بگویم که هنوز به شرایط ایده آل برای استفاده از خواننده ثابت نرسیده ایم البته درنظر داریم با آقای نوربخش به همکاری خود ادامه دهیم چون هم جوان خوب ، با فضیلت و شایسته ای است و هم خواننده با استعدادی است به هر صورت امیدواریم که هرچه زودتر این شرایط فراهم شود.

- تا چه اندازه به سفارش در تولید آثار موسیقایی اعتقاد دارید؟

- پذیرش سفارش از سوی هنرمند هیچ مانعی ندارد مثلا وقتی هنرمندی به من می گوید که روی شعری کار کنم این خودش یک نوع سفارش است خوب به یاد دارم که آهنگ "گندم" ( از خاک من اگر گندم برآید...) را یک بزرگواری از کرمانشاه سفارش داد که روی این شعر آهنگ بسازم و من هم این کار را انجام دادم که اتفاقا اثر خوبی هم از آب درآمد اما در مقابل اثری که جنبه تبلیغی ، تقلیدی و مناسبتی داشته باشد ایراد دارد به نظرمن سفارش در تولید آثار موسیقی به تنوع آثار و سلیقه های فکری اضافه می کند بنابراین سفارش جز در موارد تبلیغی بد نیست.  

دیوانه شو دیوانه شو

حیلت رها کن عاشقا دیوانه شو دیوانه شو و اندر دل آتش درآ پروانه شو پروانه شو
هم خویش را بیگانه کن هم خانه را ویرانه کن وآنگه بیا با عاشقان هم خانه شو هم خانه شو
رو سینه را چون سینه‌ها هفت آب شو از کینه‌ها وآنگه شراب عشق را پیمانه شو پیمانه شو
باید که جمله جان شوی تا لایق جانان شوی گر سوی مستان می‌روی مستانه شو مستانه شو
*******************************
ای لولی بربط زن تو مستتری یا من
ای پیش چو تو مستی افسون من افسانه

از خانه برون رفتم مستیم به پیش آمد
در هر نظرش مضمر صد گلشن و کاشانه

چون کشتی بی‌لنگر کژ می‌شد و مژ می‌شد
وز حسرت او مرده صد عاقل و فرزانه

گفتم ز کجایی تو تسخر زد و گفت ای جان نیمیم ز ترکستان نیمیم ز فرغانه

نیمیم ز آب و گل نیمیم ز جان و دل
نیمیم لب دریا نیمی همه دردانه

گفتم که رفیقی کن با من که منم خویشت
گفتا که بنشناسم من خویش ز بیگانه

********************************
باید که جمله جان شوی تا لایق جانان شوی گر سوی مستان می‌روی مستانه شو مستانه شو

حیلت رها کن عاشقا دیوانه شو دیوانه شو و اندر دل آتش درآ پروانه شو پروانه شو

هفت نصیحت از مولانا

  گشاده دست باش، جاری باش، کمک کن مثل رود

 با شفقت و مهربان باش مثل خورشید

 اگرکسی اشتباه کرد آن را بپوشان مثل شب

 وقتی عصبانی شدی خاموش باش مثل مرگ

 متواضع باش و کبر نداشته باش مثل خاک

 بخشش و عفو داشته باش مثل دریا

  اگرمی خواهی دیگران خوب باشند خودت خوب باش مثل آینه 

مطلب طاعت و پیمان و صلاح از من مست

 
1
2
3
4
5
6
7
مطلب طاعت و پیمان و صلاح از من مستمن همان دم که وضو ساختم از چشمه عشقمی بده تا دهمت آگهی از سر قضاکمر کوه کم است از کمر مور این جابجز آن نرگس مستانه که چشمش مرسادجان فدای دهنش باد که در باغ نظرحافظ از دولت عشق تو سلیمانی شد که به پیمانه کشی شهره شدم روز الستچارتکبیر زدم یک سره بر هر چه که هستکه به روی که شدم عاشق و از بوی که مستناامید از در رحمت مشو ای باده پرستزیر این طارم فیروزه کسی خوش ننشستچمن آرای جهان خوشتر از این غنچه نبستیعنی از وصل تواش نیست بجز باد به دست

شهادت امام جعفر صادق رئیس مذهب جعفری بر عموم شیعیان تسلیت باد

نام: جعفر (به معنى نهر جارى پرفایده)
کنیه: ابو عبداللّه
لقب: صادق
 
نام پدر:
حضرت محمد بن على (ع )
نام مادر: معروف به ام فروه، دختر قاسم بن محمد بن ابى بکر

تاریخ ولادت: یکشنبه 17 ربیع الاول ، سال 83 هجرى
مکان ولادت: مدینه
مدت عمر  : 65 سال
علت شهادت: مسمومیت
قاتل : منصور دوانیقى (خلیفه عباسى )
زمان شهادت: یکشنبه 25 شوال ، سال 148 هجرى
مدفن مطهر:   قبرستان بقیع  ( مدینه )

 

 

زندگی امام جعفر صادق (ع)

امام جعفر صادق (ع) در پگاه روز جمعه یا دوشنبه هفدهم ربیع الاول سال 80 هجرى، معروف به سال قحطى، در مدینه دیده به جهان گشود. اما بنا به گفته شیخ مفید و کلینى، ولادت آن حضرت در سال 83 هجرى اتفاق افتاده است. لکن ابن طلحه روایت نخست را صحیح ‏تر مى‏داند و ابن خشاب نیز در این باره گوید: چنان که ذراع براى ما نقل کرده، روایت نخست، سال 80 هجرى، صحیح است. وفات آن امام (ع) در دوشنبه روزى از ماه شوال و بنا به نوشته مؤلف جنات الخلود در 25 شوال و به روایتى نیمه ماه رجب سال 148 هجرى روى داده است. با این حساب مى‏توان عمر آن حضرت را 68 یا 65 سال گفت که از این مقدار 12 سال و چند روزى و یا 15 سال با جدش امام زین العابدین (ع) معاصر بوده و 19 سال با پدرش و 34 سال پس از پدرش زیسته است که همین مدت، دوران خلافت و امامت آن حضرت به شمار مى‏آید و نیز بقیه مدتى است که سلطنت هشام بن عبد الملک، و خلافت ولید بن یزید بن عبد الملک و یزید بن ولید عبد الملک، ملقب به ناقص، ابراهیم بن ولید و مروان بن محمد ادامه داشته است.

 

 

فضایل امام جعفر صادق (ع)

مناقب آن حضرت بسیار است که به اقتصار از آنها یاد مى‏کنیم. فضایل امام صادق بیش از آن است که بتوان ذکر کرد. جمله ای از مالک بن انس امام مشهور اهل سنت است که: «بهتر از جعفر بن محمد، هیچ چشمی ندیده، هیچ گوشی نشنیده و در هیچ قلبی خطور نکرده است.» از ابوحنیفه نیز این جمله مشهور است که گفت: «ما رأیت افقه من جعفر بن محمد» یعنی: «از جعفر بن محمد، فقیه تر ندیدم.» و اگر از زبان خود آن حضرت بشنویم ضریس می گوید: امام صادق در این آیة شریفة: کل شیء هالک الا وجهه، یعنی: «هر چیز فانی است جز وجه خدای متعال،» فرمود: «نحن الوجه الذی یوتی الله منهم» یعنی «ماییم آیینه ای که خداوند از آن آیینه شناخته می شود.» بنابراین امام صادق (ع) فرموده است او آیینه ذات حق تعالی است.

شیخ مفید در ارشاد مى‏نویسد: علومى که از آن حضرت نقل کرده‏ اند به اندازه ‏اى است که ره توشه کاروانیان شد و نامش در همه جا انتشار یافت. دانشمندان در بین ائمه (ع) بیشترین نقل ها را از امام صادق روایت کرده ‏اند. هیچ یک از اهل آثار و راویان اخبار بدان اندازه که از آن حضرت بهره برده ‏اند از دیگران سود نبرده ‏اند. محدثان نام راویان موثق آن حضرت را جمع کرده ‏اند که شماره آنها، با صرف نظر از اختلاف در عقیده و گفتار، به چهار هزار نفر مى‏رسد.

بیشترین حجم روایات، احادیثی است که از امام صادق (ع) نقل شده است، اهمیت معارف منقول از جعفر بن محمد (ص) به میزانی است که شیعه به ایشان منسوب شده است: “شیعه جعفری”. کمتر مسئله دینی (اْعم از اعتقادی، اخلاقی و فقهی) بدون رجوع به قول امام صادق (ع) قابل حل است. کثرت روایات منقول از امام صادق (ع) به دو دلیل است:

یکی اینکه از دیگر ائمه عمر بیشتری نصیب ایشان شد و ایشان با شصت و پنج سال عمر شیخ الائمه محسوب می شود (148 83 هجری) ، و دیگری که به مراتب مهمتر از اولی است، شرائط زمانی خاص حیات امام صادق (ع) است. دوران امامت امام ششم مصادف با دوران ضعف مفرط امویان، انتقال قدرت از امویان به عباسیان و آغاز خلافت عباسیان است. امام با حسن استفاده از این فترت و ضعف قدرت سیاسی به بسط و اشاعه معارف دینی همت می گمارد. گسترش زائد الوصف سرزمین اسلامی و مواجهه اسلام و تشیع با افکار، ادیان، مذاهب و عقاید گوناگون اقتضای جهادی فرهنگی داشت و امام صادق (ع) به بهترین وجهی به تبیین، تقویت و تعمیق “هویت مذهبی تشیع” پرداخت. از عصر جعفری است که شیعه در عرصه های گوناگون کلام، اخلاق، فقه، تفسیر و صاحب هویت مستقل می شود. عظمت علمی امام صادق (ع) در حدی است که ائمه مذاهب دیگر اسلامی از قبیل ابوحنیفه و مالک خود را نیازمند به استفاده از جلسه درس او می یابند. مناظرات عالمانه او با ارباب دیگر ادیان و عقاید نشانی از سعه صدر و وسعت دانش امام است. اهمیت این جهاد فرهنگی امام صادق (ع) کمتر از قیام خونین سید الشهداء (ع) نیست.

 

 

امام وفقه اسلامی

فقه شیعه امامیه که به فقه جعفری مشهور است منسوب به جعفر صادق (ع) است. زیرا قسمت عمده احکام فقه اسلامی بر طبق مذهب شیعه امامیه از آن حضرت است و آن اندازه که از آن حضرت نقل شده است از هیچ یک از (ائمه) اهل بیت علیهم السلام نقل نگردیده است. اصحاب حدیث اسامی راویان ثقه که از او روایت کرده اند به 4000 شخص بالغ دانسته اند.

در نیمه اول قرن دوم هجری فقهای طراز اولی مانند ابوحنیفه و امام مالک بن انس و اوزاعی و محدثان بزرگی مانند سفیان شوری و شعبه بن الحجاج و سلیمان بن مهران اعمش ظهور کردند. در این دوره است که فقه اسلامی به معنی امروزی آن تولد یافته و روبه رشد نهاده است. و نیز آن دوره عصر شکوفایی حدیث و ظهور مسائل و مباحث کلامی مهم در بصره و کوفه بوده است.

حضرت صادق (ع) در این دوره در محیط مدینه که محل ظهور تابعین ومحدثان و راویان و فقهای بزرگ بوده، بزرگ شد، اما منبع علم او در فقه نه «تابعیان» و نه «محدثان» و نه «فقها» ی آن عصر بودند بلکه او تنها از یک طریق که اعلاء و اوثق طرق بود نقل می کرد و آن همان از طریق پدرش امام محمد باقر (ع) و او از پدرش علی بن الحسین (ع) و او از پدرش حسین بن علی (ع) و او از پدرش علی بن ابیطالب (ع) و او هم از حضرت رسول (ص) بود و این ائمه بزرگوار در مواردی که روایتی از آباء طاهرین خود نداشته باشند خود منبع فیاض مستقیم احکام الهی هستند.

 

 

آثار امام صادق (ع)

غالب آثار امام (ع) به عادت معهود عصر، کتابت مستقیم خود ایشان نیست و غالبا املای امام (ع) یا بازنوشت بعدی مجالس ایشان است. بعضی از آثار نیز منصوب است و قطعی الصدور نیست.

1-   از آثار مکتوب امام صادق (ع) رساله به عبدالله نجاشی (غیر از نجاشی رجالی) است. نجاشی صاحب رجال معتقد است  که تنها تصنیفی که امام به دست خود نوشته اند همین اثر است.

2-  رساله ای که شیخ صدوق در خصال و به واسطه اعمش از حضرت روایت کرده است شامل مباحث فقه و کلام .

3- کتاب معروف به توحید مفضل، در مباحث خداشناسی و رد دهریه که املاء امام (ع) و کتاب مفضل بن عمر جعفی است.

4-  کتاب الاهلیلجه که آن نیز روایت مفضل بن عمر است و همانند توحید مفضل در خداشناسی و اثبات صانع است و تماما در بحارالانوار مندرج است.

5- مصباح الشریعه و مفتاح الحقیقه که منسوب به امام صادق (ع) و بعضی از محققان شیعه از جمله مجلسی،‌ صاحب وسایل (حرعاملی) و صاحب ریاض العلما، صدور آن را از ناحیه حضرت رد کرده اند.

6- رساله ای از امام (ع) خطاب به اصحاب که کلینی در اول روضه کافی به سندش از اسماعیل بن جابر ابی عبدالله نقل کرده است.

7-  رساله ای در باب غنائم و وجوب خمس که در تحف العقول مندرج است.

8-   بعضی رسائل که جابربن حیان کوفی از امام (ع) نقل کرده است.

9-  کلمات القصار که بعدها به آن نثرالدرد نام داده اند که تماما در تحف العقول آمده است.

10-  چندین فقره از وصایای حضرت خطاب به فرزندش امام موسی کاظم (ع) سفیان شوری،‌ عبدالله بن جندب، ابی جعفر نعمان احول، عنوان بصری،‌  که در حلیه الاولیاء و تحف العقول ثبت گردیده است.

 

 

مطالب نوشته شده از :  جلد دوم  دایره المعارف تشیع

دوش با من گفت پنهان کاردانی تیزهوش

به مناسبت سالگرد سید خلیل عالی نژاد تفالی زدم بر دیوان حافظ  ... بخوانید که ناگفته ها را حافظ چه زیبا بیان می کند ...

دوش با من گفت پنهان کاردانی تیزهوش


1
2
3
4
5
6
7
8
9
دوش با من گفت پنهان کاردانی تیزهوشگفت آسان گیر بر خود کارها کز روی طبعوان گهم درداد جامی کز فروغش بر فلکبا دل خونین لب خندان بیاور همچو جامتا نگردی آشنا زین پرده رمزی نشنویگوش کن پند ای پسر و از بهر دنیا غم مخوردر حریم عشق نتوان زد دم از گفت و شنیدبر بساط نکته دانان خودفروشی شرط نیستساقیا می ده که رندی​های حافظ فهم کرد و از شما پنهان نشاید کرد سر می فروشسخت می​گردد جهان بر مردمان سختکوشزهره در رقص آمد و بربط زنان می​گفت نوشنی گرت زخمی رسد آیی چو چنگ اندر خروشگوش نامحرم نباشد جای پیغام سروشگفتمت چون در حدیثی گر توانی داشت هوشزان که آن جا جمله اعضا چشم باید بود و گوشیا سخن دانسته گو ای مرد عاقل یا خموشآصف صاحب قران جرم بخش عیب پوش

دل در گرو دل

همه انسانها به نوعی موسیقی را دوست دارند .. حالا چه سنتی چه پاپ ..، چه موسیقی کلاسیک چه موسیقی غیر کلاسیک ، اما چیزی که مهم هست اینه که هر فرد یک نوایی دلش رو نوازش میده و هیچوقت نمیتونه جای اون را به چیز دیگه ای بسپاره ..

بشنو از نی چون حکایت می کند از جدایی ها شکایت می کند .

نوای تنبور هم یکی از نواهایی است که دل انسان را آرامش میده و از چیزهای اطرافش دور میکنه ... مخصوصا اگه کسی خودش دستی به ساز بزنه و نوای اون را خودش به صدا در بیاره !!!

در همین موقع است که همه یک ملودی را می نوازند اما هرکی به فرا خور حالش !!!

شمع و پروانه منم ، مست میخانه منم
رسوای زمانه منم دیوانه منم
رسوای زمانه منم دیوانه منم

یار پیمانه منم از خوب بیگانه منم
رسوای زمانه منم دیوانه منم

چون باد صبا در به درم
با عشق و جنون همسفرم
شمع شب بی سحرم
از خود نبود خبرم
رسوای زمانه منم دیوانه منم

تو ای خدای من شنو نوای من
زمین و آسمان تو میلرزد به زیر پای من
مه و ستارگان تو میسوزد ز ناله های من
رسوای زمانه منم دیوانه منم
رسوای زمانه منم دیوانه منم

وی از این شیدا دل من
مست و بی و پروا دل من
مجنون هر صحرا دل من
رسوا دل من رسوا دل من
ناله تنها دل من داغ حصرت ها دل من
سرمایه سودا دل من
رسوا دل من

خاک سر پروانه منم خون دل پیمانه منم
چون شور ترانه تویی چون آه شبانه منم
رسوی زمانه منم دیوانه منم
رسوی زمانه منم دیوانه منم

شعر : بهادر یگانه
آهنگ : همایون خرم
در مقام : مخالف سه گاه - ابو عطا

چرا در زمانه ما، رنگ مهر و وفا، عشق و صدق و صفا نیست، خدایا، خدایا، ای رقم زن ما، تا به کی ...
تا به کی دو رنگی ....

دانلود چهار ساعت مصاحبه‌ی رادیــو پیــام با جـلال ذوالفـنــون

چند هفته‌ای است که « سه‌شنبه‌شب‌ها » برنامه‌ی جالبی از رادیو پیام، با همین عنوان پخش می‌شود. این برنامه پس از پخش خبرهای ساعت ۲۲ آغاز می‌شود و به‌مدت ۴ ساعت (تا ساعت ۲ بامداد) ادامه دارد. هدف اصلی برنامه‌ی سه‌شنبه‌شب‌های رادیو پیام بحث و بررسی پیرامون مطالب حوزه‌ی موسیقی با حضور هنرمندان بنام و مطرح این عرصه است.
این هفته هم، جلال ذوالفنون مهمان برنامه‌ی سه‌شنبه‌شب‌ها بود و در مدت ۴ ساعت حضورش در رادیو پیام به سؤالات رشید کاکاوند، مجری برنامه پاسخ گفت و حتی در قسمتی از برنامه به اجرای قطعاتی کوتاه و فوق‌العاده زیبا پرداخت.

در این پست، برنامه‌ی این هفته را برای دانلود آماده کرده‌ام. با این توضیح که این برنامه در قالب ۷ فایل صوتی با فرمت wma و کیفیت 8kbps آماده شده که هر فایل تقریباً شامل ۲۵ دقیقه از این گفت‌وگوست و حدوداً ۱.۵ مگابایت حجم دارد. متأسفانه به دلیل مشکلی که در ضبط برنامه برایم پیش آمد، بیست دقیقه‌ی پایانی این برنامه در دست نیست ؛ اما امیدوارم از بخش‌های دیگر استفاده‌ی لازم را ببرید.

سخن پایانی اینکه برنامه‌ی سه‌شنبه‌شب‌های رادیو پیام به تهیه‌کنندگی وحید رستگاری، ساعت ۲۲ روی موج fm ردیف ۱۰۴.۷ از این شبکه پخش می‌شود.

  


   حجم هر فایل: ۱.۵ مگابایت
مدت زمان هر فایل: حدود ۲۵ دقیقه

 

منبع وبلاگ اختصاصی همایون شجریان

تن تار

فریدون حقیقی سازنده ساز «تن تار» را (بر اساس طرحی از مرحوم سیدخلیل عالی نژاد) در سال 1382 ساخت . این ساز از یک سمت سه تار و از سمت دیگر تنبور است. خانه موسیقی ساز «تن تار» را تایید کرده و همچنین این ساز در سال 1383 به ثبت رسیده است.

حقیقی در اینباره به خبرنگار هنری خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) گفت: بنده حدود 20 سال (از سال 1363) با زنده یاد استاد عالی نژاد ارتباط داشتم به خصوص این اواخر که حدود پنج سال در سعادت آباد با هم زندگی می‌کردیم. ایشان از مدت‌ها قبل در نظر داشتند سازی ساخته شود که جواب گوی دو ساز تنبور و سه تار باشد.

وی افزود:ایشان این طرح را در نظر داشتند و در سال 1378 آن را برای اجرا به بنده سپردند به این دلیل که ایشان به کشور سوئد برای آموزش موسیقی دعوت شده بودند فرصتی دست نداد تا در حضور خود ایشان این ساز ساخته شود. تا این که پس از حادثه ناگواری که برای ایشان اتفاق افتاد بنده به یاد و عشق ایشان این ساز را که به نام تن تار است ساختم.

همچنین فرشاد حقیقی پسر فریدون حقیقی و از شاگردان مرحوم سیدخلی عالی نژاد که تاکنون با این ساز در مراسم بزرگداشت مرحوم عالی نژاد در فرهنگسرای ارسباران و همچنین در مراسم بزرگداشت مولانا در دانشگاه علامه طباطبایی به صورت رسمی نواخته است بیان کرد: این ساز ترکیب دو ساز تنبور و سه تار است که نشات گرفته از سازهای سنتی و اصیل ایران است که در عرفان نیز جایگاه والایی دارند. هم ساز تنبور که برای مردم کرمانشاه سازی مقدس است و همچنین سه تار که از آن به عنوان ساز عرفانی یاد می‌شود و معمولا می‌گویند تکمیل شده تنبور است.

فرشاد حقیقی در مورد ساختار ساز تنبور گفت: تنبور از لحاظ دستان بندی نیم پرده است یعنی دارای همان دستان بندی قدیم است. اما ردیف‌ها و دستگاه‌هایی که اکنون داریم در قدیم بر همان 14 پرده نواخته می‌شد. به عنوان مثال ماهوری را که در تنبور می‌زنیم به عنوان ماهور قدیم می‌شناسند. در تنبور دستان بندی به ربع پرده تبدیل نشده است و خیلی از گوشه‌ها را ندارد ولی اصل دستگاه در تنبور نواخته می‌شود.

او در ادامه به دستگاه‌هایی مانند ماهور، شور، اصفهان و چهارگاه اشاره کرد که با تنبور می‌توان آنها را نواخت ولی او معتقد است تنبور نسبت به سازهای دیگر دارای لهجه‌ای باستانی و قدیمی است.

او در مود ساز سه تار نیز به ایسنا گفت: سه تار تکامل یافته ساز تنبور است یعنی حجم کاسه آن کوچکتر شده و تعداد و تنوع پرده‌ها و وسعت صدادهی افزایش می‌یابد. ساز تنبور و سه تار از نظر صدادهی تقریبا به هم شبیه‌اند. سه تار در قدیم دارای سه سیم بوده که بعدها سیم دیگری به آن افزوده می‌شود ولی صدای سه تاری که دارای سه سیم است خیلی به صدای تنبور شبیه است.

فرشاد حقیقی ادامه داد: اکثر نوازندگانی که تنبور می‌زنند سه تار نیز می‌نوازند یکی از مزیت‌های این ساز این است که به راحتی در دسترس افراد آشنا به این دو ساز است. مزیت دیگر آن این است که به صورت کتابی یا زیرعبایی ساخته شده است که جا به جایی آن را نیز آسان می‌کند.

فریدون حقیقی سازنده ساز درباره کتابی بودن این ساز که تا حدود زیادی از ضخامت کاسه ساز کاسته شده است گفت: شاید بعضی‌ها فکر کنند که به علت کتابی بودن ساز حجم و وسعت صدادهی ساز کاهش می‌یابد در صورتی که صدادهی و بازدهی ساز کامل است و تفاوتی با سه تار یا تنبور ندارد.

او در پاسخ به این سوال که آیا کتابی بودن این ساز دشواری در نواختن آن می‌شود گفت: اکثر نوازندگان به سازهای کتابی عادت ندارند و به همین علت شاید در ابتدا دست گرفتن ساز برای آنها دشوار باشد اما اگر قلق دست گرفتن آ نرا بیابد به سهولت می‌توانند با آن بنوازند.

وی درباره قدمت سازهای کتابی در ایران به شعری از شیخ عطار اشاره کرد که در آن بایزید بسطامی ساز خود را که به آن زیرعبایی می‌گفتند در زیر عبایش پنهان کرده است.

فریدون حقیقی در مورد این که آیا ساختن چنین سازی که دو ساز را در یک ساز ادغام کنند درست است بیان کرد: در تاریخ موسیقی ایران چنین کاری سابقه نداشته است حتی طبق بررسی صورت گرفته چنین اتفاقی در جهان نیز بی سابقه بوده است.

حقیقی درباره بی توجهی صدا و سیما به ویژه تلویزیون در معرفی موسیقی و سازهای اصیل ایرانی گفت: هرچقدر در معرفی موسیقی اصیل ایرانی اهمال شود جوانان به سوی سازهای غربی گرایش پیدا می‌کنند.

او ادامه داد: من منکر سازهای غربی نیستم و منظورم این نیست سازهای غربی بد است. موسیقی به طور کلی خوب است اما متاسفانه امروزه هر چیزی که از غرب وارد می‌شود همراه با آن فرهنگ غربی نیز تحمیل می‌شود. به عنوان مثال جوانانی که به سمت سازهای غربی می‌روند خود به خود به سمت تفکر آنها نیز کشیده می‌شوند ولی با سازهای سنتی و اصیل ایرانی با عرفان و عرفای بزرگ مانند مولانا و بسیاری از بزرگان دیگری که از فرهنگ غنی خودمان هستند آشنا می‌شوند.

رسانه‌ها و مطبوعات با معرفی موسیقی اصیل ایرانی می‌توانند جوانان را به فرهنگ خودمان سوق دهند تا جوانان بدانند ما در این زمینه فقیر نیستیم.

فریدون حقیقی درباره دستکاری در سازها و این که برخی‌ها آن را بدعت می‌دانند گفت: متاسفانه امروزه چندان بهایی به تکامل و ابداعات جدید در ساز داده نمی‌شود. اما در کشورهای خارجی از ابداعات جدید استقبال می‌کنند ما در ایران کسانی را داریم که دارای افکار والا و نوآوری هستند اما به دلیل این که حمایتی از آنها صورت نمی‌گیرد دنبال آن را نمی‌گیرند.

او در پایان اظهار داشت: برخی که دخل و تصرف در ساز را نمی‌پذیرند و آن را بدعت می‌دانند باید به این موضوع توجه داشته باشند که ممکن است هزاران سال بگذرد و موسیقی ثابت بماند ولی آیا در قدیم نیز به همین صورت بوده است؟ این که می‌گویند مادر سازهای سنتی تنبور بوده است نشانه این است که سازها تکامل یافته‌اند. به عنوان مثال یکی سه تار را ابداع کرده دیگری دو تار ، تار و غیره و به این صورت تنوع ایجاد شده و سازها تکوین یافته‌اند.

منبع: ایسنا

فریدون حقیقی



با خبر شدیم که فریدون حقیقی، به تازگی سازی ساخته است که ترکیبی است از تنبور و سه تار و نام آن را گذاشته است ((تن تار)) این ساز جدید به تائید رسیده است و هفته گذشته در برنامه ای که به مناسبت بزرگداشت سید خلیل عالی نژاد برگزار شد ، نواخته شد.


گفت گوی ما را با حقیقی می خواند:


vvv


شروع کارتان از کجا بود؟


سال 1363 با استاد بزرگ تنبور ((سید خلیل عالی نژاد)) در شهرستان صحنه کرمانشاه آشنا شدم. برخورد نخست آنچنان برقی به وجودم زد که مجذوب جمال و کلام زیبای او شدم .هنگامی که دست به تنبور این ساز مقدس و عرفانی برد، دیگر سر از پا نشناختم و تمام فکر و ذکرم این بود که به هر وسیله ای که شده ، به ایشان نزدیک شوم تا از دریای کوثر عشق که در سرشت و نهاد ایشان نهفته بود سیراب شوم. لذا ساخت تنبور را بهترین وسیله برای نزدیک شدن به او دیدم.


مقدمات ساختن تنبور را کجا فرا گرفتید؟


مقدمات ساخت تنبور را در روستای فش کنگاور نزد استاد ید الله اشرفی آموختم .بعد از آن در شهرستان کنگاور کارگاهی به همراهی آقایان ایرج حق دوست و سیاوش اشرفی به راه انداختیم. ساز ان کارگاه مهر مجذوب داشت.


چه شد که به فکر ساخت تن تار افتادید؟


- در دهه 70 که استاد سید خلیل عالی نژاد به تهران آمدند،من نیز به تهران آمدم.با همدیگر ساختمانی اجاره کردیم و این بار کارگاه مجذوب ،مستقیما زیر نظر ایشان راه اندازی شد.استاد عالی نژاد،دست به هر کاری میزد،در آن ابتکار و خلاقیت وجود


داشت.مثل تدوین و انتشار تقویم کردی سلطانی که برای اولین بار به همت او انجام


شد یا کتاب جامع و کامل ((تنبور از دیر باز تا کنون)) که هنوز هم به عنوان بهترین


منبع و مرجع موسیقی محسوب میشود.ابتکار ایشان طرح ساخت سازی بود که بتواند دو ساز تنبور و سه تار را در خود جای دهد. سال 1378 بنده همراه ایشان در


منزل سید یحیی مصباحی در شیراز میهمان بودیم که استاد، موضوع ساخت این


ساز را مطرح کردندو در باره انگیزه شکل گیری اش گفتند.اولا به خاطر سهولت حمل که نوازنده آشنا به این دو ساز مجبور نیست دو ساز جداگانه را حمل کند وثانیا چون


کاسه طنینی آن ، به صورت کتابی یا ((زیر عبایی)) ساخته میشود ، صدا ی لطیف و کهنه ای خواهد داشت. ضمنا در مجلس و محفلی که نوای تنبور می طلبد با قسمت


تنبور آن نواخته میشود و در جایی که مشتاقان سه تار و نوای آن حضور دارند،قسمت سه تار آن نواخته خواهد شد.طرح و نقشه و مسوولیت ساخت آن را به بنده دادند، اما تا زمان حیات ایشان شرایط ساخت مهیا نشد.


از کی ساختن آن را آغاز کردید؟


- از زمستان 82 دست به ساخت آن شدیم.خوشبختانه اولین ((تن تاری )) که


ساخته شد ،نتیجه مطلوب و دلخواهی داد، ضمن اینکه به تایید دو نفر از استادان


تنبور نواز نیز رسید.همچنین کانون سازندگان ساز خانه مو سیقی نیز آن را تایید کرد.


از اینکه وقتتان را به ما دادید از شما ممنونیم اگر مطلبی نا گفته مانده بفرمایید



- بنده هم از شما به خاطر تشریف فرمایی تشکر میکنم و آرزوی سلامتی برای شما و خوانندگانتان دارم





منبع : http://tantaremajzoub.blogfa.com/