بایه بایه

موسیقی اهل دل ، تنبور

بایه بایه

موسیقی اهل دل ، تنبور

یاعلی

لیلایی شنیدم یا علی گفت به مجنونی رسیدم یا علی گفت

مگر این وادی دارالجنون است که هر دیوانه دیدم یا علی گفت

نسیمی غنچه ای را باز میکرد به گوش غنچه آندم یا علی گفت

خمیر خاک آدم چون سرشته چو بر میخاست آدم یا علی گفت

مسیحا هم دم از اعجاز میزد زبس بیچاره مریم یا علی گفت

مگر خیبر زجایش کنده میشد یقین آنجا علی هم یا علی گفت

علی را ضربتی کاری نمیشد گمانم ابن ملجم یا علی گفت

دلا باید که هردم یا علی گفت نه هر دم بل دمادم یا علی گفت

که در روز ازل قالوبلا را هر آنچه بود عالم یا علی گفت

محمد در شب معراج بشنید ندایی آمد آنهم یا علی گفت

پیمبر در عروج از آسمانها بقصد قرب اعظم یا علی گفت

به هنگام فرو رفتن به طوفان نبی الله اکرم یا علی گفت

به هنگام فکندن داخل نار خلیل الله اعظم یا علی گفت

عصا در دست موسی اژدها شد کلیم آنجا مسلم یا علی گفت

کجا مرده به آدم زنده میشد یقین عیسی بن مریم یا علی گفت

علی در خم به دوش آن پیمبر قدم بنهاد و آندم یا علی گفت

نظرات 2 + ارسال نظر
بهمن محمدصادق زاده بناب یکشنبه 13 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 10:49 ق.ظ

ممنون از شعر زیبا

سلام سه‌شنبه 12 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 10:07 ب.ظ

سلام
فوق العاده بود
این شعر برای چه کسیه؟
میشه برام با نام شاعرش ایمیل کنید؟
ممنون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد